..............................................................................................................................
روح وقتی پر پرواز دارد هر دمی با دل هر رهگذری می خواند...گریه ی کودک خسته
خسته اش می دارد... آه پیرمرد تنها دل او را به درد می آورد...ضجه ی انسان
فرومانده در عمق تنهایی می کشد او را...درد عشق دیگران درد و غم او
می شود...همانگونه که شادی آدم ها به او دلخوشی می بخشد...و
نور امید اسیری به دلش نقش رهایی می بخشد...پس نگوییم
که شاعر تنهاست...و یا عاشق عشقی زمینیست...و یا
دردمند است... و یا شاد وبی غم است...و
بگوییم:
روح شاعر همدم آدم های تنهاست...همدم
آدمهای عاشق است...همدم آدمهای درد مند است
همدم آدم های شاد و بی غم است...روح یک شاعر گاه در
پیچ و خم قلب یک موجود بی جان، جان میگیرد...همیشه زنده ها
برایش زنده نیستند...که گاه زندگان برایش مردگان امروزند...درد یک شاعر
درد تنهایی نیست...درد او درد عاشق بودن نیست...درد او تنها درد خودش نیست...
که درد همه ی ادم هاست...پس ادعا نکنیم از روی شعرمیتوانیم شاعر را بشناسیم...
.................................. شاعر همیشه غریبه ی ناشناخته است.................................
شمیم
سلام سمانه خانم
وبلاگ شما واقعا عالیه.موفق باشی.
اگه دوست داشتی به منم سر بزن
وب خیلی خوشگلی داری و شعرات خیلی زیباست و حرفه ای
امید وارم موفق باشید.
سلام سمانه جون
وبلاگت خیلی باحاله وشعراتم خیلی قشنگ
امید وارم موفق باشی
یا علی
سلام
بهت تبریک میگم قلمی زیبایی داری
و ممنون که بهم سرزدی
چشم لینک شما رو هم گذاشتم
آرزومند آرزوهای خوب شما
..:: امیر ::..
سلام
امید وارم خوب باشید
مرسی از اینکه به سرزمین من سرزدید
وبلاگتون واقعا جالب بود
راستی من آدرس شما رو با اجارزه لینک کردم
شاد باشید
از سرزمین پرنسس نازنین
سلام عزیز
ما مگه با هم قرار تبادل لینک نداشتیم ؟ پس لینک من کو؟
سلام ممنون که به وبلاگ عمومی سر زدید.وبلاگ خوبی دارید.
خوبه به ما سر بزن که شاید به ما تبادل لینک کردی