و می دانم که چون خورشید تو نیز خواهی آمد
و در مشرق ترین موج حضورت
من… هزاران بار… هزاران بار… هزاران بار
آهسته تر از پرواز سکوت یک پرنده
اندک اندک
کوچ خواهم کرد
و تو آیا هماندم درک خواهی کرد!؟؟
که من با تو، برای تو، و بر یاد حضور تو
در سرای چشم های تو
پرواز کردم!
ولی ای کاش حداقل بدانی!
که من تنهای تنها در خودم
تنها تر از برگ خزانی
بر نبودت اشک ریختم
" شمیم"
5/2/84 – ساعت 9:15
کلاس اصول سیستم های شبکه(مهندس ولوی)